در نزدیکی ده ملا مکان مرتفعی بود که شبها باد می آمد و فوق العاده سرد می...شد.دوستان ملا گفتند: ملا اگر بتوانی یک شب تا صبح بدون آنکه از آتشی استفاده کنی در آن تپه بمانی, ما یک سور به تو می دهیم و گرنه توباید یک مهمانی مفصل به همه ما بدهی.
ملا قبول کرد, شب در آنجا رفت وتا صبح به خود پیچید و سرما را تحمل کرد و صبح که آمد گفت: من برنده شدم و باید به من سور دهید.گفتند: ملا از هیچ آتشی استفاده نکردی؟ملا گفت: نه, فقط در یکی از دهات اطراف یک پنجره روشن بود و معلوم بود شمعی در آنجا روشن است. دوستان گفتند: همان آتش تورا گرم کرده و بنابراین شرط را باختی و باید مهمانی بدهی.
ملا قبول کرد و گفت: فلان روز ناهار به منزل ما بیایید. دوستان یکی یکی آمدند, اما نشانی از ناهار نبود گفتند: ملا, انگار نهاری در کار نیست. ملا گفت: چرا ولی هنوز آماده نشده, دو سه ساعت دیگه هم گذشت باز ناهار حاضر نبود. ملا گفت: آب هنوز جوش نیامده که برنج را درونش بریزم. دوستان به آشپزخانه رفتند ببیننند چگونه آب به جوش نمی آید. دیدند ملا یک دیگ بزرگ به طاق آویزان کرده دو متر پایین تر یک شمع کوچک زیر دیگ نهاده.گفتند: ملا این شمع کوچک نمی تواند از فاصله دو متری دیگ به این بزرگی را گرم کند. ملا گقت: چطور از فاصله چند کیلومتری می توانست مرا روی تپه گرم کند؟شما بنشینید تا آب جوش بیاید و غذا آماده شود.
نکته:
با همان متری که دیگران را اندازه گیری میکنید اندازه گیری می شوید
ای که داری به دل همیشه صفا با تبسم نموده عهد و وفا
قدر این موهبت بدان شب و روز تا توانی دلی به خنده گشا
********************************************
بخندی زندگی یابد نمادی که باور میکنی با اعتمادی
که شادی میدهد آرامش جان بگیری در بقل عشق و مرادی
********************************************
این زندگی هست بس حکایت با روز و شبی پر شکایت
پس چاره کار خنده باشد هر روز درون پارک ملت
********************************************
بیا با خود کمی تو مهربان باش بخند با دیگران و پر توان باش
تبسم را نثار دوستان کن تو بخشنده مثال کهکشان باش
********************************************
این دو بیتی که پر از خنده بود پیش کش شد که فرخنده بود
گر کنی شادی و مثبت نگری کار امروز تو سازنده بود
********************************************
هرکس به طریقی دل ما می شکند , اما تو خیلی خلاقیت به خرج دادی
آورین ...آورین
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
این بار تو بگو که "دوستت دارم"
نترس..........
من آسمان را گرفته ام که به زمین نیاید
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
چقدر دلم هوایت را می کند . حالا که دگر هوایم را نداری...!
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
سلامِ مرا به وجدانت برسان و اگر بیدار بود
بپرس
چگونه شب ها را آسوده می خوابد . . . ؟
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
مثل اینکه براش خیلی مهم بودم!چون برای همیشه دورمو خط ____________کشید
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
آب نریختـــــم که برگردی
آب ریختـــــم تـــا پاک شود
هر چه رد پای توست .....از زنـــدگی ام...!
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
من که خدا نیستم 100 بار اگه توبه شکستی باز آی
رفتی به سلامت
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
حس میکنم باید کارگردان می شدم ! هرکسی به من میرسد بازیگر است
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
بزرگترین اشتباهم این بود که التماس کردم بمانی ... نمی ارزیدی دیر فهمیدم ...!!!
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
نگران اشکهایم نباش !
از لبخندم بترس
که معنایش اشکهای فردای توست............!
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
درد دارد … وقتی چیزی را کسر میکنی که با وجودت جمع زده ای !!
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
برای تا ابد ماندن باید رفت...گاهی از قلب کسی...گاهی به قلب کسی...
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
موقع Delete فولدر خاطراتت
ذهنم error می دهد،
گمانم یکی از فایلها در حال اجراست
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
بی انصاف...
من برای داشتنت دلی رو به دریا زدم که از اب واهمه داشت
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
عجیب است دریا ، همین که غرقش میشوی پس میزند تو را ، مثل تو