یکی از فوق العاده ترین تکنیک هایی که در دنیای روانشناسی مطرح است.اگر از روانشناس ها بپرسید در یک صد سال گذشته در مجموعه ی تکنیک هایی که در ارتباط با ذهن بشر پیدا کردید، مهم ترینش کدوم است؟بدون شک خواهند گفت "تصویر سازی ذهنی".واقعا زندگی رو میتونه زیر و رو کنه.
ما وقتی فکر می کنیم، مرور اون فکر به واسطه ی تصاویری است که از ذهن ما عبور می کند.
اگر تصویری رو در ذهن مرور کنید و اگر شروع به خیال بینی و رویا پردازی بکنیم به شرط اینکه که خیال ما به صورت فکر نباشد بلکه به صورت تصویر باشد، ذهن انسان اون خیال تصویری را مساوی با واقعیت فرض می کند!
این همان مهم ترین یافته ی صد ساله ی روانشناسی است.
اگر من امشب برم فرودگاه تهران و پرواز کنم به مشهد و به لطف خدا برم زیارت و شما همین الان تصور کنید که رفتید فرودگاه تهران و پرواز کردید به مشهد؛ نه اینکه فکر کنید ها، بلکه فیلمش رو در ذهنتون ببینید؛ علم روانشناسی ثابت کرده است که ذهن من و شما یک چیز رو ثبت خواهد کرد.
و اون این است که من و شما به مشهد سفر کردیم. ذهن تصوری را که به صورت فیلم دیده میشه مساوی با واقعیت قلمداد می کند. و ما می توانیم از این ویژگی استفاده بسیار جانانه ای بکنیم برای رسیدن به موفقیت ها مون.
بذارین اول ببینیم که "آیا تصویر سازی ذهنی در دین اسلام وجود دارد؟"
اولین کسی که تصویر سازی ذهنی انجام داد خدا بود. تکنیکی که روان شناس ها دوازده سال هم نیست که بهش پی بردن.
سوره ی انفال آیات 42 و 43 و 44.
خداوند در این آیات جنگ بدر رو توضیح میدن.خدا میگه که مسلمان ها به دره نزدیک بودن و مشرکین دور.خوب نزدیکی به دره موقعیت خوبی نیست چون اگه دشمن بهت حمله کنه پرت شدی اون پایین.خداوند داره توضیح میده که موقعیت مسلمان ها موقعیت خوبی نبود.کاروان تجاری قریش در دسترس مسلمان ها نبود و از اون ها دور بود.
خداوند میگه اگر با هم قرار میگذاشتید برای شروع جنگ چون تعداد دشمن از شما بیشتر بود، خلف وعده می کردید و به جنگ نمی رفتید.خدا میگه به خاطر اینکه عهد شکنی نکنید و فرار نکنید و از جنگ گریز نداشته باشید، من در رویای شما دشمن رو کم نشان دادم و شما باور کردید که دشمن کم است.
عین عبارتی که در قرآن به کار رفته " فی منامک" است.
این همون تکنیک تصویر سازی ذهنی است.
یعنی آن چیزی که در ذهن به تصویر کشیده بشود، ذهن آن رو مساوی با واقعیت می داند.
خدا می فرمایند که جنگ بدر شروع شد و اگر شما رو در رو می دیدید که دشمن چقدر زیاده، در می رفتید. بنابراین در چشم های شما دشمن رو کم نشان دادم و شما آنها را می دیدید و کم می دیدید.
و در سوره ی آل عمران آیه 13 خداوند در مورد همین جنگ بدر صحبت می کنه و میگه کافران هم در اون جنگ شما را دو برابر دیدن. این دو تکنیک، تکنیکی است که هنوز روان شناسی بهش پی نبرده. معتبر ترین دانشگاه های جهان دارن کار می کنن که چه جوری میشه من با چشمم نگاه کنم کم ببینم و با چشمم نگاه کنم زیاد ببینم؟!
ولی تکنیک اول رو بشر بهش پی برده.همون تکنیک "تصویر سازی ذهنی".
در روانشناسی یه بحثی هست به اسم تطابق حالات و رفتار :اگر میخوای در زمینه ای موفق بشی، ظاهرت هم باید اون چیزی رو که میخوای تایید کند.
علی (ع) فرمود(ان لم تکن حلیما فتحلم). اگر میخوای صبور بشی ادای انسان های صبور رو در بیاور.
صبور نیستی ها ولی اداشون رو در بیار.
"وای چقدر من صبورم"
"خدا چه صبری به من داده"
یواش یواش این ها بدل به واقعیت می شود.
ادا رو در بیار تا یواش یواش کائنات با ادای تو هم سو بشود.
علی (ع) خطاب به امام حسین (ع) فرمودند بنیه ... بالعمله فی النشاط و الکسل ...
پسرم بهت توصیه می کنم تو زندگیت اهل عمل باش. چه وقتی با نشاطی چه وقتی کسلی! فقط وقتی کسلی دوباره نشاط رو به وجودت برگردون و دوباره برو سراغ عمل.
دوست من اگه حس کردی:حالت خوب نیست..خموده ای..کسلی..افسرده ای ، وقتش نیست ولو بشی. وقتشه که به نحوی حالتت رو عوض کنی. بپر بالا. یه پشتک وارو بزن. داد بزن. خودت رو بذار سر کار! حالتت رو عوض کن و دوباره ادامه بده.
دیدی وقتی میخوای بری مهمونی جایی که خیلی دوست داری.
خیلی مشتاقی بری.
چقدر به خودت می رسی...لباست رو مرتب می کنی....جلو آینه می ایستی....عطر میزنی.
انسان موفق، انسانی است که همیشه داره فکر می کنه داره میره مهمونی.
امام رضا (ع) فرمودند :هرگاه از اجابت و یا عدم اجابت خواسته ای به یک اندازه راضی بودی، فوق العاده به اجابت خواسته نزدیک هستی.
دوست عزیزی که کنکور داری.
تلاشت رو کردی.درست رو خوندی.تست هات رو زدی. بگـــو من کنکور رو دادم. قبول شدم خدا را شکر. نشدم هم هیچ اتفاقی نمی افته. ایشالا می خونم سال آینده یه رشته ی عالی قبول میشم.با این تفکر شما فوق العاده نزدیک میشی به اینکه همین امسال رشته ی بسیار خوبی رو قبول بشی.
ولی کسی که میگه من باید امسال قبول بشم ... احتمالا باید سال دیگه هم پشت کنکور بمونه.
در خواسته های بزرگ تلاشت رو بکن ولی نتیجه رو رها کن.
نه اینکه نتیجه برات مهم نباشه. چون اگه مهم نباشه که اصلا تلاشی نمی کنی.
تلاش بکن، نتیجه برای تو مهم باشد ولی اگه بهش هم نرسیدی، نرسیدی.
اگر این رو از ته دل بگی، فوق العاده به رسیدن به نتیجه نزدیک میشی.
دوستان عزیز افکار من و شما زندگی ما را شکل می دهد.
فکرت رو که عوض کن تا که زندگی به طرز خارق العاده ای عوض بشه.
ذهن من و شما معمار زندگی من و شماست.
به این معمار باید ملات خوبی داد تا دیواری که می چیند، دیوار خوبی باشد.
نگرانی مادر واقعه است.
نگرانی ملات بدی است که به این مادر میدیم.
دیوار را می چیند ولی این دیوار فرو می ریزد.
نگرانی رو بزار کنار تا شرایط عوض بشه.
اونم نه عوض شدن معمولی، عوض شدن خارق العاده!
دوستان من، شما به همه ی خواسته هاتون می رسید به جز خواسته های بزرگتون!
اگه گفتین چرا؟
چون ما عادت کردیم که هرچه خواسته بزرگ تر، نگرانی بیشتر.
پیامبر (ص) فرمودند:امور را آسان بگیرید"
پیر مردی ته یک کوچه ی بن بست مغازه داشت.
یه جوانی اومد گفت "عمو خدا عقلت بده. مردم نبش چهار راه مغازه دارن فروش نمی کنن. بعد تو اومدی ته کوچه بن بست!
پیرمرد گفت "پسرم. اگر فرشته ی مرگ خدا جناب عزرائیل همین الان بخواد جان من رو بگیره، آیا ته کوچه ی بن بست من رو پیدا می کنه یا نمی کنه؟"
جوان گفت "معلومه که پیدات می کنه.
پیر مرد گفت "بعد چه جوریه که فرشته ی مرگ خدا منو پیدا می کند ولی فرشته ی رزق و روزی خدا منو پیدا نمی کند؟!
فرشته رزق و روزی خدا کیه؟ میکاییل. دلار ها رو گرفته داره می دوئه دنبال تون.
فقط مسئله اینجاست که اون می دوئه و شما هم می دوئید، بهتون نمی رسه.
تو این دوره یادتون میدیم که وایسید تا آقای میکاییل بهتون برسه.
پیامبر (ص) فرمودند "روزی بیشتر از مرگ به دنبال شماست"!
مرگی که هر ثانیه ما رو تعقیب میکنه!
نگرانیت رو بزار کنار.
این پیرمرد با ایمان است چون نگران روزیش نیست.
ولی ما نگرانیم. با نگرانی میگه "دارن زیر آبم رو میزنن"
مدعی خواست که از بیخ کند ریشه ی ما ... غافل از این که خدا هست در اندیشه ی ما
4- عدم نگرانی :
نگرانی یعنی ایجاد چیزی که نمی خواهیم!
نگرانی مانع دیدن است!
نگرانی مانع شنیدن است!
نگرانی مانع درک کردن است!
نگرانی مانع اجابت دعا است!
نگرانی مانعی است برای اینکه شما به خواسته ات نرسی!
مثال : من حسابدار یک شرکتم. از اونجایی که همیشه نگران که نکنه وقتی من میرم خونه یکی کلید گاو صندق رو برداره و بره سراغ تراول ها و پول ها، کلید گاو صندوق رو هر روز میارم خونه و صبح با خودم می برم محل کار.
یه روز صبح که بلند شدم و صبحونه رو خوردم، می بینم که کلید نیست!
با نگرانی تمام ده بار همه ی خونه رو می گردم. نیست! بدبخت شدم! حالا به مدیر شرکت چی بگم!
میام برم به مدیر بگم "کلید گم شده" که می بینم کلید روی میزه! من ده بار این میز رو گشتم!
نگرانی رو رها کنید تا کلید های کائنات یکی یکی خودشون رو به شما نشون بدهند.
هر کدوم از این کلید ها مربوط به یکی از گنج های هستی است.
خونه ای که نگرانش هستی فروش میره یا نمیره، بهت قول میدم که این خونه فروش نمیره!
اونی که نگرانه که کنکور قبول میشه یا نمیشه، بزارید خیالش رو راحتش کنم، نمیشه!
قراردادی که نگرانش هستی که امضا میشه یا نمیشه، امضا نمیشه!
اونجایی که نگرانی که استخدام میشی یا نه، استخدام نمیشی!
پس لطفا از همین الان نگرانی رو کنار بگذارید.
ما عادت کردیم برای رهایی از نگرانی، خواسته هامون رو رها کنیم و بزاریم کنار.
سه سال در کنکور شرکت کرده و قبول نشده. تمام این سه سال اضطراب و استرس و دلهره و ....
عاقبت میگه "نمیخوام دیگه"!
خیلی جالبیم ما ! خواسته رو رها می کنیم که از دست نگرانی رها بشیم.
5 بار رفته برای استخدام و گفتن نمی خوایم.
عاقبت میگه "ول کن بابا ... اصلا تو خونه بشینم بهتره"
ما آدم ها عادت کردیم که خواسته هامون رو رها می کنیم تا از دست نگرانی رها بشیم.
دوست من این غلط است.
نگرانی رو رها کن تا به خواسته ات برسی.
نه اینکه خواسته ات رو رها کن که از دست نگرانی رها بشی.