کودک گرسنه شادمان به سمت در دویدمردباز هم دست خالی به خانه آمده بودکودک نگاهی به چشمان خیس و شرمسار پدر انداخت!!!!...........دستان پدر را بدست گرفت تادیگر خالی نباشند