دوستان عزیز افکار من و شما زندگی ما را شکل می دهد.
فکرت رو که عوض کن تا که زندگی به طرز خارق العاده ای عوض بشه.
ذهن من و شما معمار زندگی من و شماست.
به این معمار باید ملات خوبی داد تا دیواری که می چیند، دیوار خوبی باشد.
نگرانی مادر واقعه است.
نگرانی ملات بدی است که به این مادر میدیم.
دیوار را می چیند ولی این دیوار فرو می ریزد.
نگرانی رو بزار کنار تا شرایط عوض بشه.
اونم نه عوض شدن معمولی، عوض شدن خارق العاده!
دوستان من، شما به همه ی خواسته هاتون می رسید به جز خواسته های بزرگتون!
اگه گفتین چرا؟
چون ما عادت کردیم که هرچه خواسته بزرگ تر، نگرانی بیشتر.
پیامبر (ص) فرمودند:امور را آسان بگیرید"
پیر مردی ته یک کوچه ی بن بست مغازه داشت.
یه جوانی اومد گفت "عمو خدا عقلت بده. مردم نبش چهار راه مغازه دارن فروش نمی کنن. بعد تو اومدی ته کوچه بن بست!
پیرمرد گفت "پسرم. اگر فرشته ی مرگ خدا جناب عزرائیل همین الان بخواد جان من رو بگیره، آیا ته کوچه ی بن بست من رو پیدا می کنه یا نمی کنه؟"
جوان گفت "معلومه که پیدات می کنه.
پیر مرد گفت "بعد چه جوریه که فرشته ی مرگ خدا منو پیدا می کند ولی فرشته ی رزق و روزی خدا منو پیدا نمی کند؟!
فرشته رزق و روزی خدا کیه؟ میکاییل. دلار ها رو گرفته داره می دوئه دنبال تون.
فقط مسئله اینجاست که اون می دوئه و شما هم می دوئید، بهتون نمی رسه.
تو این دوره یادتون میدیم که وایسید تا آقای میکاییل بهتون برسه.
پیامبر (ص) فرمودند "روزی بیشتر از مرگ به دنبال شماست"!
مرگی که هر ثانیه ما رو تعقیب میکنه!
نگرانیت رو بزار کنار.
این پیرمرد با ایمان است چون نگران روزیش نیست.
ولی ما نگرانیم. با نگرانی میگه "دارن زیر آبم رو میزنن"
مدعی خواست که از بیخ کند ریشه ی ما ... غافل از این که خدا هست در اندیشه ی ما