اگر بخواهیم لیستی از تلقین های منفی که روزانه به ضمیر ناخودآگاه خود وارد می کنیم را تهیه کنیم ، خود نیز ازوجود این همه عبارت و جمله ی منفی در زندگی روزمره ی خود تعجب خواهیم کرد ، و اینجاست که متوجه می شویم چرا هیچ پیشرفت عمده ای در زندگی نمی کنیم و همان آدمی هستیم که قبلا بودیم !
برای تحول و پیشرفت در زندگی باید ابتدا ذهن خود را از جملات منفی خالی کرده و سپس با عبارات مثبت و سازنده ، جایگزین نماییم.
عبارات تاکیدی مثبت ، جملاتی ساده ، روان و برانگیزاننده با ادبیات شخصی خود ما هستند که می توانند سرعت رسیدن ما به اهدافمان را چند برابر کنند.
8 شرط مهم و اساسی برای عبارات تاکیدی مثبت :
1- جملات مثبت باید در حال دستیابی باشند.
در برخی کلاس های موفقیت گفته می شود اگر می خواهید به چیزی برسید ، آنرا در حال ببینید ، مثلا چنانچه در پی خوشبختی هستید بگویید " من خوشبختم " ، در حالی که این غلط است.
گفته شد که در برخی موارد ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه ما در مقابل هم قرار می گیرند ، وقتی می گوییم خوشبختم در حالی که اوضاع چندان مناسب نیست ، ضمیر خودآگاه که داده های منطقی را می پذیرد ، خوشبختی فعلی را نپذیرفته و رد می کند در حالی که ضمیرناخوداگاه آنرا قبول می کند.
از طرفی ، وقتی ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه در مورد کاری همسو بشوند ، توان آنها در هم ضرب می شود ، پس چه بهتر که کاری کنیم که آنها را با هم همسو کنیم ، اما چگونه ؟
خب ، من میخواهم خوشبخت بشوم ، همچنین میخواهم ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه را هم با یکدیگر همسو کنم تا نتیجه بهتری بگیرم ، پس بهتر است بگویم :
"من روز به روز به خوشبختی نزدیک تر می شوم .
مثال دیگر : من روز به روز به قبولی در کنکور نزدیک تر می شوم.
2- عبارت های تاکیدی را باید باور کنیم.
بعضی ها علی رغم بکار بردن عبارات تاکیدی مثبت به نتیجه نمی رسند ، دلیل آن دو چیز می تواند باشد.
الف) برنامه ریزی و تلاش جسمی را شروع نکرده اند ، ب) عبارات تاکیدی را باور ندارند. یعنی در ذهنشان می گویند :
من که میدونم آخرش اینا جواب نمیده ...
دقت کنید که لزوما این ما نیستیم که عبارات را باور نداریم ، این طعنه ها و تمسخر ها می تواند از جانب اطرافیان هم باشد ، یا باید آنقدر قوی باشیم که بتوانیم بر انرژی های منفی دیگران غلبه کنیم و یا اینکه اصلا اطرافیان را در جریان حرکت خود در مسیر تحول قرار ندهیم.
امام علی – علیه السلام – می فرمایند : با یقین به همه چیز می توان رسید.
باید هر طور شده نسبت به راهی که انتخاب کرده ایم باور پیدا کنیم ، باید یقین داشته باشیم می شود و می توانیم ، وقتی این باور در کنار تلاش جسمی و عبارات تاکیدی مثبت قرار گیرد ، اتفاقات خوبی در زندگی ما خواهد افتاد.
3- عبارات تاکیدی مثبت حتی الامکان باید کوتاه و ساده باشند.
خیلی نباید جمله ها را طولانی کرد ، باید بتوانیم به راحتی آنها را تکرار کنیم. لازم است چندان در بند جزئیات نباشیم.
4- عبارات باید "برای ما" برانگیزاننده و محرک بوده بطوری که با بکار بردن و تکرار آنها احساس خوبی به ما دست بدهد.
5- بهتر است در مواقع مناسب عبارات تاکیدی مثبت گفته شود ، مثلا وقتی ذهنمان از دغدغه ها آرام است و آرامش داریم بهترین حالت برای تکرار عبارات تاکیدی است ، سعی کنید در مواقع استرس و اضطراب عبارات تاکیدی را بکار نبرید.
6- حتی الامکان سعی کنید عبارات تاکیدی را با صدای بلند تکرار کنید به طوری که خودتان صدا را بشنوید ، البته همانطور که گفتیم ، چنانچه افراد منفی دور و بر شما هستند که با شنیدن عبارات شما را مسخره کرده و نسبت به ادامه ی کار سرد می کنند ، سعی کنید آرام عبارات را تکرار کنید.
7- تا حصول نتیجه عبارات تاکیدی را تغییر ندهید ، تکرار یک عبارت ثابت در یک موضوع ، برای ضمیر ناخودآگاه بهتر است. مثلا چنانچه عبارات تاکیدی برای قبولی در دانشگاه است ، سعی کنید تا رسیدن به دانشگاه عبارت تاکیدی قبولی دانشگاه را به همان صورت اولیه تکرار کنید .
8- بهتر است جملات تاکیدی خود را به این صورت آغاز کنید :
"به لطف خدا ... با کمک خدا ... به لطف الهی ...
ابوعلی سینا – نابغه ای با جملات مثبت کسی بین ما نیست که ابوعلی سینا – دانشمند برجسته ایرانی – را نشناسد و به خدمات فراوان وی به علم و بشریت اذعان نداشته باشد. وقتی از ابن سینا پیرامون دلیل موفقیتش می پرسند می گوید :
" 4 ساله بودم که استادم مرا نابغه خطاب می کرد ، او به من گفت هر روز این جمله را چندین بار تکرار کنم * حافظه ی من هر روز بهتر و بهتر می شود.* به توصیه استاد عمل کردم و هر روز چندین بار این جمله را تکرار می کردم چنانکه باورم میشد. کار به جایی رسید که گذشته ی دور خود را به یاد آوردم ، زمانی را به یاد آوردم که در قنداق بودم و دنیا را سوراخ سوراخ می دیدم ، روزی از مادرم در مورد این موضوع سوال کردم ، مادرم در کمال شگفتی گفت : آری ، زمانی که در قنداق بودی من در حیاط خانه کار می کردم و برای اینکه خطری از جانب حیوانات خانگی و حشرات متوجه تو نشود ، آبکش بزرگی را بالای سر تو می گذاردم.
مثال دیگر ادیسون است ، جالب است بدانید ادیسون 1093 اختراع اساسی و مهم دارد. وی در مورد زندگی اش می گوید:
" 16 ساله بودم که به جرم کودن بودن از مدرسه اخراجم کردن ، روز یا شبی رو به یاد نمیارم که از پدرم کتک نخورده باشم.
موفقیت من دو دلیل مهم داشت ، یکی پشتکار فراوانی که داشتم و دیگری مادرم که علی رغم بداخلاقی های پدرم به شدت مرا دوست داشت و همیشه با شوق تمام مرا *نابغه* خطاب می کرد. به طوری که باورم شد نابغه هستم و به این جایی که هستم رسیدم.
یکی از مشکلات عمده ی ما "منفی" هایی است که در زندگی ما جاری است و توسط خود یا اطرافیانمان مدام تکرار می شود به طوری که به یک باور عمیق در ما تبدیل می شود.
گوته می گوید : بزرگترین شیطان گمان بدی است که نسبت به خودت داری.
بهتر است از همین امروز که می خواهیم در جاده ی موفقیت و تحول گام برداریم ، واژه های"نمی شود" ،"نمی توانم" و"نمی گذارند"را از ادبیات کلاممان حذف کنیم.