چهار قانون کلیدی مغز :
قانون 1 – هرعملی که بصورت عادت وتکرار درآید کنترل عصبی آن عمل از بالای مغز یعنی ضمیر خودآگاه به پایین یعنی ضمیر ناخودآگاه می رود . به عبارت دیگر باتکرار یک عمل ارادی ، آن عمل تبدیل به یک عمل غیر ارادی میشود مثل تایپ کردن...
قانون 2 _ هر پیامی که به مغز خطور می کند یا گفته می شود در ضمیر ناخودآگاه تاثیر می گذارد و چنانچه تکرار شود ، اثر آن چندین برابر خواهد بود. روزانه 5 هزار اندیشه از مغز ما عبور می کند و متاسفانه اکثر این اندیشه ها منفی است.
بنابراین باید بسیار مراقب واژه هایی که به کار می بریم ، موسیقی هایی که گوش می دهیم ، حرفهای اطرافیانمان و ... باشیم ، چرا که همه ی واژه ها از نظر ضمیر ناخودآگاه بار معنایی مثبت یا منفی دارند.
مثلا وقتی می گوییم : من خوشبختم ، ضمیرناخودآگاه این ورودی را پذیرفته و تکرار می کند.
قانون 3 _ گاهی ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه در زمینه ای باهم درتعارض قرار می گیرند مثل زمانی که می خواهید ازپلی معلق عبور کنید . ناخودآگاه به شما میگوید نرو ، دست و پا چلفتی و خودآگاه میگوید ، برو..ء
قانون 4 _ هرگاه ضمیر ناخودآگاه و خودآگاه در انجام امری باهم به توافق برسند توانشان در هم ضرب میشود و توانایی فرد در انجام یک رفتار چندین برابر میشود
این تکنیک تاثیر شگرفی بر رویدادهای پیش روی ما در زندگی می گذارد ،تلقین به نفس در واقع یعنی تکرار کردن عبارات تاکیدی مثبت برای به ظهور رسیدن خواسته ها.
جالب است بدانید ، هر چیزی – چه مثبت و چه منفی – به خود و ذهنمان تلقین کنیم ، همان گونه برای ما اتفاق خواهد افتاد .
اگر بخواهیم لیستی از تلقین های منفی که روزانه به ضمیر ناخودآگاه خود وارد می کنیم را تهیه کنیم ، خود نیز ازوجود این همه عبارت و جمله ی منفی در زندگی روزمره ی خود تعجب خواهیم کرد ، و اینجاست که متوجه می شویم چرا هیچ پیشرفت عمده ای در زندگی نمی کنیم و همان آدمی هستیم که قبلا بودیم !