استفاده ی درست از فرصت ها :
ما از بچگی یاد گرفتیم تهران پایتخت ایرانه ، دو دو تا میشه 4 تا ، چگونه باران درست میشه ، چطور آب تبخیر میشه ، اوه کلی از این چیزا یاد گرفتیم و یاد دادیم !
اما چیزهای مهمتری در زندگی هست که ما هیچ وقت اونها رو یاد نگرفتیم ، من و شما یاد نگرفتیم چگونه از لحظه لحظه های ناب زندگیمون عالی استفاده کنیم .
یاد نگرفتیم لحظه لحظه ی زندگی ما چقدر اهمیت داره و باارزشه.
ببینیم علی – علیه السلام – چه توصیه هایی برای استفاده ی قشنگ از وقت می کنن :
در کمین فرصت باشید. – در کمین ، یه شکارچی ساعت ها میره تو کوه انتظار می کشه تا یک لحظه یه آهو رد بشه و شکارش کنه ، علی می فرماید : در کمین فرصت باش ، بشین تا اومد بقاپش.
از فرصت ها استفاده کن ، قبل از آنکه مایه ی اندوه و افسوس تو شوند.
خیلی ها رو من می بینم که اندوه گذشته و جوانیشون رو میخورن ، زندگیمون همش هدر رفت ، حیف از وقتی که سر فلان کار گذاشتم.
فرصت همچون ابر بهاری می گذرد ، فرصتهای خوب را غنیمت بشمر.
خب ، فرض کنید من یه جلسه ی مهم دارم ، 10 دقیقه هم فرصت دارم حاضر بشم ، می بینم که بوی عرق میده تنم ، با عجله میرم تو حموم ، 10 دیقه !!! واااااااای !!! بدووووووو !
حالا میرم تو حموم ، صابونه هی لیز میخوره ، آب هی سرد و گرم میشه !
ای بابا ! حالا ما عجله داریم ، همه با ما بنای ناسازگاری و لجبازی گذاشتن !
میام از حموم بیرون تا میام خودمو خشک کنم ، 3 برابر قبل حموم عرق کردم ، چون کلی عجله کردم.
از در حموم هم که میخوام بیام بیرون انقد عجله دارم که دستگیره ی در حموم رو هم می کنم !
چرا ؟ چون از فرصت درست استفاده نکردم .
روش درست چیه ؟
10 دقیقه ؟ اووووووووه 3 تا دوش میشه بگیری !
برو تو حموم راحت ، نه صابون لیز میخوره نه آب سرد گرم میشه و نه دستگیره ی در رو می کنی.
اگر از این به بعد به جای عجولانه کار کردن و شتاب های بیخود ، با آرامش با لحظه لحظه ی زندگیمون برخورد کنیم می بینید که چه معجزاتی میشه ما بلد نیستیم از فرصت هامون درست استفاده کنیم ، موبایل داریم ، اس ام اس بازی می کنیم !
اس ام اس میزنه : دوسم داری ؟ اگه نداری نیست میشم ، اوت فرام زیست میشم ! دچار یک ایست میشم ، کلا بگم نیست میشم !
خب این استفاده ی درست از فرصته ؟
یکی یه اس ام اس زده بود برای من ، نوشته بود برو پایین ، هی نقطه گذاشته بود ، کلی رفتم پایین نوشته بود حالا برو بالا ! ورزش اس ام اسی !
عزیز من با عمرت چیکار داری می کنی ؟ اس ام اس بازی ؟
تو کدوم زندگینامه ی آدمهای موفق اومده که روزی نیم ساعت اس ام اس بازی می کردن ؟
کارایی می کنیم عجیب و غریب !
آدمهای ناموفق ، مراقب لحظه ها و ساعت ها و روزها و ماه ها و سالهای عمرشون نیستن ، اما انسانهای موفق دغدغه ی خاطر دارن به خاطر ثانیه به ثانیه ی زندگیشون. چون می دونن اون ثانیه های می گذره و دیگه نمیاد.
پیامبر به ابوذر فرمودن : نسبت به عمرت بخیل باش ، یعنی بچسب بهش ، بخل داشته باش ، حساس باش نسبت به وقتت.
علی – علیه السلام – می فرمایند : مومن وقتش پر است. دیگه وقت واسه اس ام اس بازی نداره !
منم راستش رو بخواید بلد نیستم انسانهای موفق رو از انسان های مومن جدا کنم ، بگم مومن ها یه کسان دیگری هستن و موفق ها انسانهای دیگری. نمیشه ، اینا باید با هم باشه.
وقتش پر است یعنی چی ؟
یعنی هم برای کار وقت میذاره هم برای خانواده هم برای تفریح هم هم هم ... ولی هیچ کدام از اینها برای به بطالت گذراندن نیست.
وقتی پولی رو انفاق می کنی ، کائنات جای خالی پول رو با چیز با ارزش تری پر می کنه. البته به شرطی که با دید معامله گرانه ندی ها.
این قانون هستی است دوستان من.
واما یک نکته ی مهم دیگه :
"چیزی رو که می بخشی ، در ذهنت هم رهاش کن
دیگه بهش فکر نکن ، یه چیزی رو بخشیده روزی 5 بار میگه حالا این کجاس ، کی داره ازش استفاده می کنه ! درست استفاده می کنه ! ولش کن دوست من ، ببخش و تو ذهنت هم پاکش کن دیگه.
دوستان عزیز !
بخشش فقط مادی نیست ، فقط پول نیست ، فقط مادیات نیست ...
مهربانی کردن هم بخششه ...
لبخند زدن بخششه ...
گفتن جملات مثبت و محبت آمیز بخششه...
هر کاری که دل دیگران رو شاد کنه بخششه ...
دوست عزیز ، چیزی رو که خیلی دوست داری ببخش ، آیه ی قرآنه :
"لن تنالوا البر حتی تنفقوا مما تحبون"
خدا میگه تا وقتی که اون چیزایی رو که دوست دارید انفاق نکنید اصلا امکان نداره به نیکی برسید.
دوستان عزیز ، میخوام براتون از عروسی حضرت زهرا – علیها سلام بگم :
حدودای غروب بود ، یک خانم مشاطه ای – آرایشگر – داشت خانم حضرت زهرا رو آرایش می کرد ، در خونه ی خانم رو زدن ، دختر جوان و فقیری پشت در بود ، در رو باز کردن گفت میخوام خانم حضرت زهرا رو ببینم.
حضرت زهرا دم در اومدن : چیه عزیزم ؟
- خانم امشب شب عروسیتونه ، همه میان ، عروسی دختر رسول خداست ، منم میخوام بیام ، ولی من یتیمم ، پدر ندارم ، پول و لباس مناسبی هم ندارم ، اومدم ازتون کمک بخوام.
صبح همون روز ، پیامبر پیراهن سفید و زیبایی رو به دخترشون هدیه داده بودن ، گفته بودن : باباجون امشب شب عروسیته ، لباسات هم همه کهنه است ، فاطمه جان این لباس سفید ، لباس عروسی شماست ، اینو بپوش.
خانم همون لباس رو به دختر فقیر هدیه دادن و گفتن : اینو بپوش و به عروسی من بیا.
و با همون لباس های کهنه شون در مراسم عروسی شون شرکت کردن.
نمیخوام بگم شما با لباس کهنه برید ، ولی یه الگویی از این بزرگوارا که باید بگیریم.
رسول خدا گفتن : اخه دخترم من همین امروز صبح یه لباس بهت دادم.چی شد ؟ خانم جریان رو برای پدرشون تعریف کردن.
رسول خدا لبخندی زدن ، سر رو به آسمان بلند کردن و گفتن : رسالت حق خانواده ی ماست.
خانواده ای که دخترش شب عروسی لباسش رو هدیه میده باید هم پیامبر در این خاندان باشه.
دوستان تلاش کنیم از همه ی قیدهای وابستگی و دلبستگی رها بشیم ، فرقی نمی کنه ، اگه به بچه ات وابسته ای بدون که او امانتیه که دست تو سپرده شده ، اگر ماشین داری بدون امانت خداست ، همه چی رو امانت خدا بدون ، یه روزی بهت دادن یه روزی هم ازت میگیرن ، نباید دلبسته بشیم.
رها کردن دلبستگی و وابستگی :
دوستان عزیز ! کسی که دلبسته و وابسته ی به چیزی میشه ، به موفقیت نمیرسه ، چون میگه همین رو میخوام ولاغیر.
ما بعضی وقتا دچار سوء تفاهم میشیم که فلان چیز مال منه و برای همین بهش وابسته میشیم.
اجازه بدید یه مثال بزنم :
دیدین وقتی واسه آزمون رانندگی میریم چقدر متشخص و محترم پشت ماشین میشینیم ، وقتی هم آزمون رو دادیم ، افسر میگه پیاده شو و ما پیاده میشیم.
آیا داد و بیداد می کنیم که من میخوام بازم بشینم ؟ آیا نفر بعدی که تو ماشین نشست که آزمون بده فریاد میزنیم و حرص می خوریم و حسودی می کنیم بهش ؟ معلومه که نه ! چرا ؟
چون می دونیم اون ماشین نهایتا یک ربع در اختیار ماست ، سوارش میشیم ، همچین خوشحال که نیستیم ، وای چه ماشینی ! باهاش پز نمیدیم ، خیلی بی خیال ، بدون دغدغه ، سوارش میشیم ، و بعد از اینکه آزمونمون رو دادیم ، با همون حال پیاده میشیم ، نه سوار شدنش خیلی خوشحالمون میکنه و نه پیاده شدن ازش ناراحتمون می کنه.
دوستان عزیز ! حضرت علی – علیه السلام – فرمودند : اگر مقام ماندنی بود ، الان به شما نمی رسید.
ما وقتی حضور یک چیزی تو زندگیمون زیاد میشه ، فکر مالکیت پیدا می کنیم ، فکر می کنیم دیگه "مال" ماست.
اگر کسی چیز گرانبهایی رو پیش ما امانت بذاره خیلی خوشحال میشیم ؟ معلومه که نه ! چند روزی دست ماست و بعد میاد و می گیره ، وقتی گرفت ناراحت میشیم ؟ افسرده میشیم ؟ دنیا برامون به آخر میرسه ؟
دوستان من ! همه چیز در این دنیا برای ما امانته ، همه چیز ، نه فقط مادیات ، پدرم امانته ، مادرم ، همسرم فرزندم ، همه امانت هستن.
دوستان یادتونه گفتم نگرانی جذب کننده ی شرایطه ؟ یادتونه ؟
حالا میخوام بگم وابستگی هم یعنی از دست دادن !
مادره به خدا میگه : خدایا هر جوری دوست داری امتحانم کن ، ولی بچه ام نه !
این مادر دقیقا در مورد فرزندش امتحان میشه ، این قانون کائناته. چون وابسته ی به فرزندشه.
بعضی ها رو دیدین همچین به بعضی وسائل قدیمیشون وابسته و دلبسته شدن ، توی انباریش پر خرت و پرته ، ولی حاضر نیست ازشون دل بکنه .
دوست من ! چیزی رو که لازم نداری انفاق کن ، خودتو رها کن ، چرا خودتو اسیر این چیزا می کنی ، اگر دور ریختنیه خب بریزش دور و اگه بخشیدنی هست خب ببخشش.
دوست عزیز ، من نمیگم دنبال چیزهای دنیایی نباش ، برو دنبال پوا برو دنبال خونه ماشین ، نمی دونم هر چی میخوای ، ولی وابسته بهش نباش و برای به دست آوردنش هر کاری رو نکن.