سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دوست، کسی است که از ستم و تجاوزگری باز دارد و بر انجام دادن خوبی و نیکویی یاری کند . [امام علی علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

نویسندگان وبلاگ -گروهی
آسمان(6)
لینک دلخواه نویسنده

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :65
بازدید دیروز :49
کل بازدید :206917
تعداد کل یاداشته ها : 243
103/2/8
11:2 ع


مشخصات مدیروبلاگ
 
شادی[164]

خبر مایه
پیوند دوستان
 
ستاره سهیل آریایی Romance *** اسوه ها *** سفیر دوستی مشاوره - روانشناسی کوچه باغ شاه تور منطقه آزاد آزاد اندیشان ترانه ی زندگیم (Loyal) دهاتی نگاهی دیگر سکوت پرسروصدا سایت اطلاع رسانی دکتر رحمت سخنی Dr.Rahmat Sokhani انتظار دلنوشته های یه دختر مهندسی متالورژِی عشق گمشده فیلسوف عاشق روح الله دلنوشته های قاصدک نسیم یاران روژمان برادران شهید هاشمی بیا ازدواج کنیم راه کمال کانون فرهنگی شهدا عشق پنهان کیهان دانلود یک نفس عمیــــــــــق مینویسم بنام خواهرم آیــــــــات .: غریـبـه :. پایگاه اطلاعاتی و کاربردی شایگان مجمع فرهنگی فاطمیون شهرستان لنجان دکتر علی حاجی ستوده قافیه باران عدالت جویان نسل بیدار حقوق خانواده هگمتانه پسری ازنسل امروز خواندنی‌های جالب راجع به همه چیز بلوچی از شهرستان چابهار روزبه قلب خـــــــــــــــــــــــــــاکی فقط من برای تو موعود هادی درود بــــر پادشاهـــــم کـــوروش بــــزرگ کلاغ پر چم مهر ME&YOU ستاره خاموش من.تو.خدا یامهدی I & YoU عشق پنهان سینوهه هو العشق خاطرات دانشجویی adamak گلیرد soheila چشم های یشمی FANTOM داستانا سرا به دنبال من اگر می آیی....... مادر ثریای کویر ایران آهنگهای بروز دنیا دوست خوب مدرسه هنر سلام خوش اومدین .: شهر عشق :. نوشته های دلم رویابین وب سایت روستای چشام (Chesham.ir) نغمه ی عاشقی وبلاگ صدف= عشق طلاست فقط برای تو all نیروی هوایی دلتا ( آشنایی با جنگنده های روز دنیا ) بمب خنده هنوز مال منی دنیای امروز درس های زندگی نبض شاه تور من و تو جیگر نامه انجمن تربیت بدنی هیچستان Ali reza khosravi کلبه عاشقان غریبه ها کارگاه داستان متعهد



مردی صبح زود از خواب بیدار شد تا نمازش را در مسجد بخواند لباس پوشید و راهی خانه خدا شد. در راه مسجد مرد زمین خورد و لباسهایش کثیف شد. برخاست و لباسهای خود را پاک کرد و به خانه برگشت. مرد پس از عوض کردن لباسهایش دوباره راهی مسجد شد، دوباره در همان نقطه زمین خورد! او دوباره برخاست و خودش را پاک کرد و به خانه برگشت. یک بار دیگر لباسهایش را عوض کرد و راهی خانه خدا شد. در راه مسجد، با مردی چراغ در دست برخورد کرد و نامش را پرسید. مرد پاسخ داد: من دیدم شما در راه رسیدن به مسجد دوبار به زمین افتادید، از این رو چراغ آوردم تا راهتان را روشن کنم. مرد اول از او چند بار تشکر کرد و هر دو راهشان را به مسجد ادامه دادند. همین که به مسجد رسیدند مرد اول از مرد چراغ به دست خواست تا وارد مسجد شوند و نماز بخوانند. مرد دوم از رفتن به داخل مسجد خودداری کرد. مرد اول درخواستش را دوباره تکرار کرد و دوباره همان جواب را شنید. مرد اول سؤال کرد که چرا نمی‌خواهد وارد مسجد شود و نماز بخواند. مرد دوم پاسخ داد من شیطان هستم. مرد اول با شنیدن این جواب جاخورد. شیطان در ادامه پاسخ داد: این من بودم که باعث زمین خوردن شما شدم .وقتی شما به خانه رفتید،خودتان را تمیز کردید و دوباره به مسجد برگشتید خدا همه گناهانتان را بخشید. من برای بار دوم باعث زمین خوردن شما شدم و حتی آن هم شما را تشویق به ماندن در خانه نکرد، بلکه دوباره به راه مسجد برگشتید. به خاطر آن خدا همه‌ی گناهان افراد خانواده‌ات را بخشید و من ترسیدم که اگر یک بار دیگر با عث زمین خوردن شما بشوم، آنگاه خداوند افراد دهکده‌تان را ببخشد. بنابراین دیدم عاقلانه این است که شما را سالم به مسجد برسانم.


90/7/3::: 9:8 ص
نظر()
بخش   
  
پیامهای عمومی ارسال شده
+ یاد بگیریم که حضورمان پیوسته تغییر مثبتی در زندگی دیگران ایجاد کند حتی با یک سلام صمیمانه :)
+ عید سعید مبعث بر همه مسلمانان جهان مبارک باد