سفارش تبلیغ
صبا ویژن
چون کارها همانند شود یکى را بر دیگرى قیاس کردن توانست و پایان آن را از آغاز دانست . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

نویسندگان وبلاگ -گروهی
آسمان(6)
لینک دلخواه نویسنده

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :13
بازدید دیروز :28
کل بازدید :206787
تعداد کل یاداشته ها : 243
103/2/6
10:21 ص


مشخصات مدیروبلاگ
 
شادی[164]

خبر مایه
پیوند دوستان
 
ستاره سهیل آریایی Romance *** اسوه ها *** سفیر دوستی مشاوره - روانشناسی کوچه باغ شاه تور منطقه آزاد آزاد اندیشان ترانه ی زندگیم (Loyal) دهاتی نگاهی دیگر سکوت پرسروصدا سایت اطلاع رسانی دکتر رحمت سخنی Dr.Rahmat Sokhani انتظار دلنوشته های یه دختر مهندسی متالورژِی عشق گمشده فیلسوف عاشق روح الله دلنوشته های قاصدک نسیم یاران روژمان برادران شهید هاشمی بیا ازدواج کنیم راه کمال کانون فرهنگی شهدا عشق پنهان کیهان دانلود یک نفس عمیــــــــــق مینویسم بنام خواهرم آیــــــــات .: غریـبـه :. پایگاه اطلاعاتی و کاربردی شایگان مجمع فرهنگی فاطمیون شهرستان لنجان دکتر علی حاجی ستوده قافیه باران عدالت جویان نسل بیدار حقوق خانواده هگمتانه پسری ازنسل امروز خواندنی‌های جالب راجع به همه چیز بلوچی از شهرستان چابهار روزبه قلب خـــــــــــــــــــــــــــاکی فقط من برای تو موعود هادی درود بــــر پادشاهـــــم کـــوروش بــــزرگ کلاغ پر چم مهر ME&YOU ستاره خاموش من.تو.خدا یامهدی I & YoU عشق پنهان سینوهه هو العشق خاطرات دانشجویی adamak گلیرد soheila چشم های یشمی FANTOM داستانا سرا به دنبال من اگر می آیی....... مادر ثریای کویر ایران آهنگهای بروز دنیا دوست خوب مدرسه هنر سلام خوش اومدین .: شهر عشق :. نوشته های دلم رویابین وب سایت روستای چشام (Chesham.ir) نغمه ی عاشقی وبلاگ صدف= عشق طلاست فقط برای تو all نیروی هوایی دلتا ( آشنایی با جنگنده های روز دنیا ) بمب خنده هنوز مال منی دنیای امروز درس های زندگی نبض شاه تور من و تو جیگر نامه انجمن تربیت بدنی هیچستان Ali reza khosravi کلبه عاشقان غریبه ها کارگاه داستان متعهد


یکی از قوانین مهم هستی این است :
بدون عبور از شب سرد و تاریک ، رسیدن به روشنی و صبح محال است.
در بدترین شرایط زندگی و وقتی از همه طرف داره بهت فشار میاره شرایط ، در واقع در یک قدمی موفقیت هستی ، دوست من ! فراموش نکن رسیدن به موفقیت های عمده و بزرگ در زندگی بدون طی کردن عمیق ترین سختی ها محال است.

این یک قانون در طبیعته.

یه مثال قشنگ براتون بزنم :
فرزند یک هدیه ی آسمونیه که خدا به مادر هدیه میده ، از شما سوال می کنم ، خدا چه موقع این هدیه ی آسمونی رو به مادر میده ؟
غیر از اینه که در اوج درد ، این هدیه به مادر داده میشه ؟

پس هر وقت در سخت ترین شرایط قرار داشتیم ، در واقع چیزی به موفقیت نمونده ، بستگی داره ما چه عکس العملی داشته باشیم ، ناامید بشیم و خودمون رو ببازیم ؟ یا تلاش کنیم و از اون شبهای تاریک و سخت به صبح امید بخش و روشن برسیم.

البته یادمون باشه ، وقتی خدا سختی ای رو وارد زندگی ما می کنه ، توان تحمل اون سختی رو هم همراه اون بهمون میده. لطفا مسائل رو بزرگ نکنید ، مطمئن باشید قبل از اومدن اون مسئله توان تحملش به ما داده شده. یکی از دوستان می گفت "مشکلات" رو "میم" اش رو بردارید ، میشه چی ؟ شکلات ! انقد شیرینه !

دوستان مسائل رو بزرگ نکنید ، نگید نمی تونم ، دیگه بریدم ، علی علیه السلام فرمودند :

"کسی که مسائل کوچک رو بزرگ می کنه ، به مسائل بزرگتر هم دچار میشه."

دوستان عزیز ، قانونی داریم به نام قانون کارما : قانون عمل و عکس العمل ، قانون علت و معلول.

قانون کارما یکی از قانون های مهم هستی است ، این قانون میگه هر کاری که ما می کنیم به سمت خودمان بازتاب داره و به واسطه ی فکری است که پشت اون کار ما داریم.
خیلی ساده ، کارما میگه هر چی بکاری همون رو درو می کنی.


دوستان عزیز ، بسیاری از اتفاقاتی که در زندگی برای ما می افته حاصل کار خودمونه ، بلاها ، سختی ها ، گشایش ها ، برکت ها همه و همه حاصل کارهای خودمون و بازتاب عمل خودمونه.
کارما میگه عمل خوب و فکر خوب ، حاصلش پاداشه و فکر بد و عمل بد حاصلش عقوبت.

بزرگترین کارما "محرومیت" است. حضرت موسی داشت می رفت خدا رو عبادت کنه ، یه جوون گناهکاری جلوی ایشون رو گرفت و گفت ، داری میری به خدات بگو من هیچ وقت عبادتش رو نمی کنم و هر چی بخوام گناه می کنم ، عین خیالمم نیست. زندگیمم خیلی خوبه.

حضرت موسی رفت و اومد که برگرده خدا بهش فرمود موسی ، یکی از بنده های من سپرده بود چیزی رو بهم بگی ، حضرت موسی گفت خدایا جوان بی ادبی بود نتونستم بگم ، خدا بهش فرمود برو به جوون بگو ، همین قدر که من فرصت عبادت و حرف زدن با خودم رو ازت گرفتم ، کلی محرومت کردم ، فکر نکن خیلی زندگیت خوبه.

 


91/6/26::: 9:56 ص
نظر()
  
  

دارم میرم یه جلسه ی مهم. ماشینم پنچر میشه. فکر می کنید این پنچری اتفاقیه؟ به خدا ذره ذره ی این عالم مامور های خداوندند. فکر می کنید میخه همین جوری شانسی پیدا شد و رفت تو لاستیک ماشین من؟
نخیر. من امروز دارم میرم جلسه که توی جلسه حال فلانی رو بگیرم و سکه ی یه پولش کنم! آنچنان امروز خردش کنم که یه دو ماهی نتونه بلند بشه. یه دفعه ماشین پیس! پنچر میشه. کائنات میگه "یک ربع معطلت می کنم. میخام یه ربع نگهت دارم. عمو جان کاری که میخوای بکنی اشتباهه. بیشتر فکر کن. صبور باش."
خدا اول تلنگر را می زند، پیام را می دهد، درس رو میده ولی اگه نگرفتی مقصر خودت هستی!
یه وقتایی هوس می کنی غیبت کنی هوس می کنی تهمت بزنی فکر می کنی این اتفاقیه؟ امکان ندارد. معلم کائنات داره به تو معلم جدیدی رو معرفی می کنه که از او درسی بگیری. تا کسی به ذهنت آمد که غیبت او را بکنی، بگو "معلم کائنات استاد دیگری رو به من معرفی کرده. این بی خودی توی ذهن من نیومده. من باید برم از این آدم یه چیزی رو یاد بگیرم."

علی (ع) فرمودند: "عبرت ها چقدر فراوانند، عبرت پذیران چقدر اندک"
ما آدم ها خیلی جالبیم!
شعر می سازیم برای راه رفتن زیر باران.
دیدید آدم هایی رو که شعر نو میگن:
و باران که آمد
مرا نرم و چیک چیک بارید
همین آدم وقتی زیر باران می ماند، به زمین و زمان فحش میده!
خوب؛
گنجشک ها رو دیدید توی درخت ها؟
جیک جیک جیک جیک جیک جیک .....
روزهایی که باران می آید را فقط می دویم که به مقصد برسیم؟
عزیز من بایست و این دفعه به یک درخت نگاه کن و دنبال آن گنجشک بگرد.
می دونید چی می بینیم؟
تک تک گنجشک ها رو می بینید که هر کدام برگ پهنی رو پیدا کردن و زیر اون برگ پهن آرام نشستند. برگی که اونها رو از باران مصون نگه می دارد. و رگبار که تمام میشه، همه ی گنجشک های درخت شروع می کنن به خواندن! اون گنجشک داره به ما درس میده ولی ما که درس نمی گیریم! خوابیم! علی (ع) فرمود! گنجشکه داره میگه "عزیز من، وقتی رگبار های زندگی بر تو باریدن گرفت، سرپناهی پیدا کن و آرام باش؛ سر پناه برای من گنجشک یک برگ است، برای تو خدا؛ وقتی رگبار های زندگی تمام شد موقع این است که بزنی زیر آواز!"
ما چه کار می کنیم؟
وقتی رگبار زندگی، سختی زندگی میاد و تمام میشه:
- کمرم شکست.
- این چه مصیبتی بود.
- حالا بعدی رو خدا به خیر کنه.
و از گنجیشکه درس نمی گیریم!
خورشید هر روز صبح طلوع می کند، هر روز غروب خورشید با ما خداحافظی می کند.
داره بهمون درس میده!


91/4/28::: 9:58 ص
نظر()
  
  

اما چهار نکته در مورد رویداد های زندگی:
1) رویداد ها، حاوی پیامی برای ما هستند.
2) رویداد ها، حاوی برکاتی برای ما هستند.
3) هر چه پیش آید، خوش آید.
4) خیر مقدم به رویداد ها.
خوب بریم سراغ توضیح هر کدام از آن چهار نکته.
1) رویداد ها، حاوی پیامی برای ما هستند:
در روان شناسی موفقیت، یک بحثی وجود داره به اسم "سوال طلایی". در هر جای دنیا، هر مدرس تکنیک موفقیتی می داند که سوالی هست به نام "
Golden   Question 
 ". سوال طلایی میگه همیشه از خودت بپرس "این رویداد برای من چه پیامی دارد؟" هیچ اتفاقی در زندگی ما روی نمی دهد مگر اینکه برای ما حاوی درس و پیامی باشد.
دوستان عزیز، خدا فقط با اولیا و پیامبران خودش صحبت نمی کند! خدا با تک تک من و شما به واسطه ی اتفاقاتی که پیرامون مان می افتد، صحبت می کند. بعضی ها میگن "خدا با قرآن با ما صحبت می کنه." بله درسته، ولی همه ی صحبت خدا با ما در قرآن نیست.

روان شناسی موفقیت میگه "اگر به اتفاقات پیرامونی خودت فکر کردی و درس اون اتفاق رو گرفتی، بدان که آن اتفاق با اون درس آمده است که تو را یک پله از نردبان موفقیت زندگیت بالاتر ببره و تو یه قدم بیشتر رشد کنی. رشد مادی و رشد معنوی."
زمان حضرت داوود و سلیمان، یکی از ویژگی هایی که فقط در اون زمان بود و هیچ زمان دیگری دیده نشد، چه قبل و چه بعد از آن زمان، آن بود که عزرائیل به شکل آدمیزاد بین مردم رفت و آمد داشت! همه می دیدنش.

اگر عزرائیل میومد به یکی می گفت سلام، اون شخص می دونست که این سلام یعنی خدا حافظ! یه جوانی داشت تو خیابون رد می شد، عزرائیل یه دفعه اومد جلو گفت سلام! جوان رنگ از رخش پرید!
- "می خوای بکشی؟"
+ "نه بابا داریم میریم سینما فیلم ببینیم!"
- "آخی. پس نمی خوای منو بکشی؟"
+ "نه بابا، گفتم که؛ همین جور شانسی داشتیم رد می شدیم!"
- "عزرائیل جان! الهی قربونت برم! حالا که نمی خوای بکشی بیا یه قول مردونه به ما بده؟!"
+ "چی می خوای؟"
- "قول بده هر وقت خواستی منو بکشی، قبلش خبرم کنی؟"
+ "باشه بابا قبوله."
- "قول؟"
+ "قول. برو خیالت راحت. قبلش من حتما میام و بهت میگم که آماده باش."
جوونه گفت "آخ چه با حال. حالا میریم هر غلطی دل مون می خواد می کنیم. وقتی ازراییل اومد گفت آماده باش، توبه می کنیم!"
رفت هر غلطی خواست کرد تا پیر پیر پیر پیر پیر پیر شد.
عزرائیل اومد گفت "بریم؟"
- "کجا؟"
+ "اون دنیا!"
- "عزرائیل یادته جوون بودم ؟"
+ "اره بابا داشتم می رفتم سینما فیلم ببنیم!"
- "خب تو قول داده بودی خبر کنی!"
+ "من قول دادم یه بار خبرت کنم. هزار بار خبر کردم."
- "کی؟"

+ "وقتی تو بم زلزله اومد 40 هزار نفر مردن، بهت گفتم آماده باش! وقتی داشتی می رفتی خونه و یه موتوری جلوی روی تو تصادف کرد و مُرد، بهت گفتم آماده باش! وقتی داشتی می رفتی خونه و اطلاعیه ترحیم همسایه تون رو دیدی، بهت گفتم آماده باش! وقتی مو هات ریخت و سفید شد، بهت گفتم آماده باش! وقتی دندونات مصنوعی شد، گفتم آماده باش! وقتی بابات مرد، گفتم آماده باش! مرد حسابی من به تو قول دادم یه بار بهت "آماده باش" بدم، هزار بار خبرت کردم، تو خوابی!"
دوستان عزیز ما آدم ها هزار کار می کنیم به یک دلیل! خیلی ها میرن مشاوره میگن "من فلان پسر یا دختر رو می خوام. از هزار راه رفتم و نشده. حالا اومدم شما یه راهی نشونم بدی؟"

ما آدم ها هزار کار می کنیم به یک دلیل و برای رسیدن به یک خواسته! خدا یک کار می کند به هزار دلیل!

خدا هیچ وقت نمیاد اون موتوری رو جلوی پای من بکشه که به من درس بده! این که عین بی انصافی است! یک انسان دیگری بمیرد که من درس بگیرم! خدا آن موتوری را می کشد به هزار دلیل! و یکی از اون هزار دلیل تک تک انسان هایی هستند که در صحنه حاضر اند.
من دارم با عصبانیت میرم خونه ی مادرم که فریاد بکشم سرش و به مادرم بگم "بی خود کردی فلان کار رو کردی!" او داره میره مال یک یتیم را بخورد. اون یکی داره میره محل کارش پیش رییسش تا زیر آب همکارش رو بزنه. اون یکی داره فکر می کنه "برم یه کلاهی سر کسی بزارم."
اون یکی ......

و جلوی پای ما یک موتوری می میرد. خدا یک کار می کند به هزار دلیل! یکیش منم و بخشی از دیگر دلایلش هم "اون یکی" ها هستن! امکان ندارد که ما ها اتفاقی در این صحنه حاضر شده باشیم!
اگر بخوایم از نظم دنیا براتون بگیم ، میتونم به اندازه ی یک سمینار سه روزه، از صبح تا شب براتون از نظم و نظام دنیا و هستی براتون بگم که زار زار گریه کنید! که بدونید آنقدر دنیا منظمه، انقدر دنیا منظمه که هیچ چیزی بی حساب و کتاب و بی نظم نیست!

دقیقا باید ما ها اونجا می بودیم و اون موتوری اونجا می مرد! خدا داره میگه:
می خوای بری سر مادرت داد بزنی؟ خوب برو بزن! این رو جلوی تو کشتم که بدونی شاید یه دقیقه دیگه هم زنده نباشی! برو بزن! بعد ببینم بعد از مرگت هم گردن کلفتی می کنی؟ صدات رو بلند می کنی؟ می خوای بری مال یتیم رو بخوری؟ برو بخور! این رو جلوی پای تو کشتمش. شاید مال یتیم رو کشیدی بالا و قبل از اینکه از گلوت بره پایین کشتمت! اون وقت میتونی جوابی بدی؟ برو بخور!

خدا به واسطه ی تک تک اتفاقاتی که در پیرامون ما میوفته با ما حرف میزنه.
من چندین ماه قبل بیمار شدم و 40 روز در بستر افتادم. اتفاقی نیست که من 40 روز در بستر بیماری افتادم. خدا داره با من حرف میزنه:
عمو! این همه مغروری توی خونه این همه شاخ و شونه برای زن و بچه ات می کشی، میگی «من میگم این کار رو بکنیم و الا پرت تون می کنم بیرون!» عمو! یه ویروس کوچولو که زیر میکروسکوب هم به زور دیده می شود، 40 روز کله پات کرد!

بی خود "من من" نکن! یه عمر راست راست راه رفتی، هر چی بهت گفتیم «خدا خدا خدا خدا ... گفتی «خدا کیه ؟ ول مون کن بابا ! یه چیزی این قدیمی ها کردن تو کله تون !این آخوند ها گفتن خدا !»
یه عمر راست راست راه رفتی، بهت گفتم «خدا» نفهمیدی!!! شاخ و شونه کشیدی!!! حالا 40 روز می خوابونمت که به بالا نگاه کنی، 40 روز بهت فرصت میدم که ببینم من رو می بینی؟
بعد توی این 40 روز چی کار می کنه؟

هی زل میزنه به در و دیوار؛ ترک های در و دیوار و سقف رو کشف می کنه! "یادم باشه خوب شدم ایزوگامش رو درست کنم!" و باز پیام را نمی گیریم!

من تهران تا جایی که می تونم میرم بهشت زهرا و تا جایی که می تونم میرم غسال خانه و شستن مرده ها رو می بینم چون درس بسیار بزرگی برام داره. مرده های یخ زده ای که پرت میشن این ور و اون ور. این پرت میکنه برای اون اون لیف میزنه اون یکی آب می گیریه و آخر هم فیتیله پیچ می کننش و می ندازن بیرون.


91/4/7::: 12:55 ع
نظر()
  
  

طرف میگه "فلان کار نشدنیه. اگر هم بشه انقدر دردسر داره!" این شخص داره برای رسیدن به آن خواسته، برای خودش جذب دردسر و سختی و بلا میکنه.
وقتی فکر می کنی که شرایط زندگی تو بد است، داری بدی های بیشتری رو به سمت زندگی جذب می کنی. وقتی افراد با من صحبت می کنن، دقت که می کنم می بینم تمام حرف هاشون از بدی ها و منفی ها و زشتی های زندگیشونه.

بیشتر در مورد بدی های دوستش میگه. بهشون میگم یه لیست بنویس از خوبی های دوستت و به خوبی های او فکر کن و ذهنت رو متوجه کارهای مثبت او بکن و به طرز خارق العاده ای خواهی دید که مثبت های او پر رنگ تر میشه.
اگر ما خودمون را با چیزی که نمی خوایم، رو در رو بکنیم، در واقع داریم کاری می کنیم که اون ها مثل یک سد محکم جلوی ما بایستند.
دختر خانمی که نامزد بود، یه نامه نوشته بود به من و ازم خواسته بودن که چطور می تونه زندگیش رو بهتر بکنه. چیزی که می نویسم واو به واو نامه ی ایشونه. ببینید که چطوری ما خودمون رو در زندگی بدبخت می کنیم!
ایشون نوشته بود که:
همیشه نگران بودم که آیا می توانم در کنار یک مرد، زندگی آرام و بی دغدغه ای داشته باشم؟! الان به جایی رسیده ام که فکر می کنم، محبت کردن، با احساس بودن و انسان بودن، اشتباه است! و از زندگی خسته شده ام. می ترسم که نتوانم زندگی آرام و پر احساسی داشته باشم. از عادی شدن زندگی بعد از یک مدت، از محو شدن عشق و محبت در زندگی، از اینکه در زندگی مشترکم شاهد این باشم که ذره ذره آب می شوم و از زندگی بدون امید و بدون تلاش بیزارم. همه به من می گویند با شرایط روحی بدت و اوضاع اقتصادی جامعه، فقط باید مثل یک ربات کار بکنی و دیگر زمانی برای زندگی و عشق ورزی باقی نمی ماند. من از این حالت بیزارم. از زندگی آینده ام می ترسم. از شروع زندگی هراس دارم. از تکراری بودن و یک نواخت بودن زندگی ام می ترسم.....

این آدم داره چی رو جذب می کنه؟
تمام درد سر های عالم رو به زندگیش جذب می کنه.
خوب بگو:
من دوست دارم زندگی عاشقانه ای داشته باشم. من دوست دارم همسر پر احساسی داشته باشم. من دوست دارم در زندگی آرام کنار همسرم، این رو داشت باشم ... اون رو داشته باشم ...."

باز هم تکرار می کنم. روی چیزی که می خواهی به آن برسی، متمرکز بشو؛ نه روی چیزی که نمی خوای به اون برسی! آگاهانه و با یک حس قشنگ و دلچسب، فکر کنم که از زندگیت چی می خوای؟ یادت باشد، انرژی تو آنچه را که به آن فکر می کنی برای تو جذب می کنه. چه فکر درست، چه فکر غلط! چه فکر مثبت، چه فکر منفی!

و وقتی به یک چیز مثبتی فکر کردی و از درون از این فکر مثبت لذت بردی، کائنات اون چیز رو برات پدیدار میکنه و جلوی چشمت نمایانش می کنه.
به جای اینکه فکر کنی به اینکه "نباید رفتارشون با من این طور باشه"، فکر به این که "رفتارشون باید با من چطور باشه." به جای اینکه به بدهی هات فکر کنی، به حس قشنگی فکر کن که بعد از پرداخت همه ی بدهی هات و پاس شدن اون چک ها داری. از الان خودت رو در اون عالم ببین.

به طرز کاملا شگفت انگیزی، علل و عواملی رقم می خوره که تمام چک های تو پاس بشه. به جای اینکه فکر کنی که این بیماری تو را از پا می ندازه، به آینده ی نزدیکی فکر کن که سالم هستی و پر انرژی و شاداب هستی و داری زندگی می کنی.


91/3/30::: 12:55 ع
نظر()
  
  

انرژی ها کاملا هوشمندانه، شما رو به سمت چیزی هدایت می کنن که بهشون فکر می کنید. اگر فکر کنی به چیزی که دوستش نداری، دقیقا آن رو جذب می کنی و اگر فکر کنی به چیزی که دوستش داری، دقیقا آن چیز رو جذب می کنی. رویداد های زندگی من و شما آینه ای می شود که تفکرات ذهنی من و شما را به سمت ما باز بتاباند.

توی بحث ضمیر ناخود آگاه گفتم که:
- با دوست منفی رفاقت نکنید.
- صفحه حوادث مجله رو نخونید.
- فلان نوار رو گوش نکنید.
- فلان مجله رو نخونید.
- ....
چرا؟ چون دقیقا آن ها در کانون توجه قرار می گیرند و ما آن ها رو جذب می کنیم. شما چیزی رو در زندگی جذب می کنی که به آن چیز بیشتر فکر و توجه کنید. متاسفانه نوک ِ پیکان ِ فکری ما دائما به سمتی نشانه رفته که آن چیز رو نمی خوایم.

تلفن میزنه به مادرش:
- مامان چطوری؟
- مشکلی نداری؟
- جاییت درد نمی کنه؟
- ....
می بینید چقدر بامزه ایم!
با این کار مشکل و درد را برای مادرش خلق می کنه.
میگه:
- نمی خوام تحقیر بشم.
- نمی خوام مردم دستم بندازن.
- نمی خوام کسی مسخره ام کنه.
- ....
و دقیقا تحقیر میشه و دستش میندازن و مسخره اش می کنن..
به هر آنچه که فکر کنی، آن چیز رو جذب می کنید..
- از کارم متنفرم.
- از فلانی حالم بهم می خوره.
- می خوام از شر فلان چیز راحت بشم.
- خسته شدم از این زندگی.
- چقدر تو ترافیک بمونم.
- همه اش درد، همه اش بیماری.
- ...
و دقیقا این ها رو بیشتر توی زندگیش جذب می کنه.
دوست من وقتی من و شما به چیزی که نمی خواهیم فکر کنیم، دقیقا داریم به کائنات میگیم ما همین رو می خوایم. از نظر کائنات، ما به چیزی که فکر می کنیم، آن را می خواهیم.

یه دوست کاسبی تعریف می کرد:
من چک های برگشتیم رو، اون هایی که رو دستم باد کرده، گذاشتم زیر شیشه. هر کسی میاد و میخواد چک بده، این چک ها به من هشدار میده که، چک نگیری ها! کلاه سرت میره! پاس نمیشه ها!
گفتم تو داری دقیقا به کائنات میگی:
- من چک های برگشتی بیشتری رو می خوام.
 
- من آدم هایی رو می خوام که بیان و سرم کلاه بزارن.
دوست من به جای اینکه بذاری شون زیر شیشه، ببر و بده به خانمت و بگو "خانم این ها رو یه جایی بذار که دم دست باشه. همین روزاست که بنده های خدا میان بدهی شون رو بدن"
ولی وقتی میذاری شون زیر شیشه میز، انرژی های تو کلاهبرداری های بیشتری رو به سمتت جذب می کنن.
یکی میگه "انقدر بدم میاد از آدم هایی که فلان طور باشن!"
این شخص داره آدم های آن گونه رو جذب می کنه.


91/3/24::: 10:45 ص
نظر()
  
  
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >
پیامهای عمومی ارسال شده
+ یاد بگیریم که حضورمان پیوسته تغییر مثبتی در زندگی دیگران ایجاد کند حتی با یک سلام صمیمانه :)
+ عید سعید مبعث بر همه مسلمانان جهان مبارک باد